معنی شعر های رهایی از قفس کلاس چهارم
شعر صفحه ۴۳ فارسی چهارم 👇
۱-گفت طوطی را چه خواهی ارمغان *** کارمت از خطه ی هندوستان
معنی: به طوطی گفت : سوغاتی چه میخواهی که از سرزمین هندوستان برایت بیاورم
۲-گفت آن طوطی که آن جا طوطیان *** چون ببینی ، کن ز حال ما بیان
معنی: طوطی گفت :زمانی که آن جا طوطی های دیگر را دیدی وضعیت من را برای آن ها بگو
۳- کان فلان طوطی که مشتاق شماست *** از قضای آسمان در حبس ماست
معنی: بگو که فلان طوطی که آرزوی دیدار شما را دارد از سرنوشت و تقدیر بد در اسارت ما است
شعر صفحه ۴۴ فارسی چهارم👇
۴- این چرا کردم ، چرا دادم پیام *** سوختم بیچاره را زین گفت خام
معنی: این چه کاری بود کردم ، چرا این پیغام را دادم با این سخن بیهوده و ناپخته باعث مرگ آن بیچاره شدم
۵- کرد بازرگان تجارت را تمام *** باز آمد سوی منزل شادکام
معنی: بازرگان تجارت را به پایان رساند خوشحال به سوی منزل بازگشت
۶-هر غلامی را بیاورد ارمغان *** هر کنیزک را ببخشید او نشان
معنی: به هر خدمتکاری و نوکری یک سوغاتی داد به هر خدمتکاری هدیه ای بخشید
۷-گفت طوطی ارمغان بنده کو *** آنچه گفتی آنچه دیدی باز گو
معنی: طوطی گفت پس سوغاتی من کو هر چی گفتی و دیدی را برایم تعریف کن
شعر صفحه ۴۵ فارسی چهارم👇
۸- گفت گفتم آن شکایت های تو *** با گروهی طوطیان ، همتای تو
معنی: بازرگان گفت درد دل و شکایت های تو را برای چند تا طوطی مثل خودت گفتم
۹-آن یکی طوطی ، ز دردت بوی برد *** زهره اش بدرید و لرزید و بمرد
معنی: یکی از طوطی ها دردت را فهمید ترسید و لرزید و مرد
معنی کلمات درس پنجم فارسی چهارم
بازرگان : تاجر | زین : از این |
حبس : زندان ، بازداشت | خام : بیهوده |
دلتنگ : غمگین | شادکام : خوشحال |
شیرین زبان : شیرین گفتار | کنیزک : خدمتکار، زنی که بَرده شده |
گران بهاء: با ارزش | نشان : علامت ، نشانه |
غلام : نوکر ، خدمتکار | دریافت : دانست ، فهمید |
ارمغان : هدیه ، سوغات | گریستن : گریه کردن |
کارمت : که برای تو بیاورم. | بند : طناب |
خظّه : سرزمین | ماجرا : اتّفاق |
فالن : اشاره به شخص نامعلوم | اسیر : زندانی |
مشتاق : دارای شوق ، آرزومند | کان : که آن |
قضا : تقدیر ، سرنوشت | پی در پی : پشت سر هم ، متوالی |
دلداری دهد : همدردی کند | سوغاتی : هدیه ، ارمغان |
شکرسخن : شیرین گفتار ، شیرین سخن | بوی برد : پی برد |
گنبد کبود : منظور آسمان آبی است. | زین : از این |
غصّه : غم ، ناراختی | خام : نپخته |
قافله : کاروان | تپید : جنبید ، حرکت کرد ، بی قرار شد |
پیغام : پیام | رأس : واحد شمارش چهارپایان |
بازگو کردن : سخنی را دوباره گفتن | تجارت : بازرگانی ، داد وسِتَد ، معامله |
خواجه : بزرگ ، سرور ، تاجر | کول : شانه وپشت |
همتا : مثل ، همانند | مرغان : پرندگان |
زهره اش بدرید : ترسید | صحنه : منظره ای واقعی یا خیالی |
شگفت زده : متعجّب |
کلمات مخالف و متضاد درس پنجم کلاس چهارم
ثروتمند ≠ فقیر
رهایی ≠ اِسارت
اسیر ≠ آزاد
پرسش ≠ پاسخ
خام ≠ پخته
گران بهاء≠ ارزان
کلمات هم خانواده درس پنجم کلاس چهارم
لذیذ = لذّت
حبس = محبوس
شگفت زده = شگفت انگیز
مشتاق = شوق ، اشتیاق
سکوت = ساکت
وقت = اوقات
حال = احوال
تجارت = تاجر، تجّار
تعجّب = متعجّب
شاکی = شکایت
حس = احساس
عبور = عابر
اسیر = اسارت
علم = معلّم ، عالم
پیام = پیغام ، پیامبر
موضوع = اوضاع ، وضع
شرمنده = شرمسار ، شرمگین
سکوت = ساکت
امواج = موج ها
کلمات سخت املایی درس پنجم فارسی چهارم
ثروتمند – طوطی – سوغاتی – ارمغان – خطهی – پیغام – صحنه – موضوع – خواجه – زهره – شکر سخن – غار – باغ وحش – باغچه – یک دفعه – مامور – غصه – اتفاقا – قاطر – حکمت – بازرگان – هندوستان – غلام – قضای روزگار – تجارت – کنیزک – لحظه ای
برای رفتن به درس قبل و درس بعد و ازمون کلیک کنید